تفاوت ها و شباهت ها در میدبیس / میدووفر / میدرنج

میدرنج بهتر است یا میدبیس؟ کدام را انتخاب کنیم؟ ویژگی میدووفر چیست؟ چه زمانی میتوان از آنها استفاده کرد؟

برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها در ادامه با ما همراه باشید...

همان طور که میدانید دامنه شنوایی انسان در محدوده فرکانسی 20hz تا 20khz قرار دارد. در نتیجه صدایی کامل تر و با جزییات بیشتر به گوش میرسد که بیشترین محدوده فرکانسی در رنج یاد شده را دارا باشد.

مسلما ساخت اسپیکری که بتواند تمام این بازه صدا را به تنهایی اجرا نماید سخت و در بسیاری از مواقع غیر ممکن است... حال چه رسد که هدف رسیدن به بیشترین بازدهی برای این مهم باشد..! یعنی اجرای کامل صوت و به دنبال آن ارایه حداکثر کیفیت!

با ارتقا دانش و پیشرفت روز افزون تکنولوژی, طراحان و مهندسین به این فکر افتادند که درایورهایی بسازند تا هر اِلمان دقیقاً یک بازه صدا را اعمال نماید. چرا که هم محور بودن باندهای متداول که به کواکسیال معروف است حتی با بهبود متریال و تغییرات صورت گرفته از نقطه ای به بعد همچنان در هم ریزی و خطا را نشان میدهد و خب این عامل انگیزه ای بود برای تجربه ای جدید...

به طور کل متن صدا در موسیقی به 3 بخش تقسیم میشود:

1) فرکانس پایین

2) فرکانس میانی

3) فرکانس بالا

* اجرای فرکانس پایین در محدوده ساب ووفر است و صدای بیس را تشکیل میدهد.

* اجرای فرکانس میانی در محدوده مید است و صدای اصلی خواننده یا برخی نوت های نوازنده را تشکیل میدهد.

* اجرای فرکانس بالا در محدوده توییتر است و صدای تریبل یا همان ریتم را تشکیل میدهد.

محدوده بازه فرکانسی درایورها: 

حال در قطعات صوتی اجرای فرکانس های یاد شده بالا به شرح فوق بدل میگردند:

/// اجرای 20hz-100hz بر عهده ساب ووفر میباشد.

/// اجرای 100hz-300hz بر عهده میدبیس میباشد.

/// اجرای 300hz-2000hz بر عهده میدرنج میباشد.

/// اجرای 2000hz-20000hz بر عهده توییتر میباشد.

حایز اهمیت است اشاره کنیم که یک ساب ووفر توان ارایه میدبیس را دارا میباشد و یک میدبیس نیز در ارایه صدای خواننده تا مرز میدرنج بسیار توانمند عمل میکند و صد البته میدرنج هم میتواند از عهده اجرای ریتم برآید اما ماهیت و اصول حرفه ای در خروجی صدا به شرح بیان شده خواهد بود.

مسلما راه اندازی یک سیستم 4way شامل / ساب ووفر / میدبیس / میدرنج / توییتر / آسان نیست و خب مقاصد حرفه ای, مقدمات حرفه ای (اعم از صرف زمان, صرف فضای لازم و صرف هزینه) را در پی دارد. بنابراین جهت کاهش هزینه میتوان برگزیدن سیستم های 3way شامل حفظ ساب ووفر و توییتر و انتخاب یکی از درایورهای فرکانس میانی یعنی (میدبیس / میدووفر / میدرنج) را انتخاب کرد و یا حتی سیستم 2way به صورت full range را لحاظ نمود...

میدبیس:
اجرای صدای خواننده اصلی ترین اولویت میدبیس است با این تفاوت که:

میدبیس ها به لحاظ کارکرد دارای بیشترین قدرت میباشند. اجرای فرکانسی مابین low bass - upper bass به عهده میدبیس است. میدبیس ها صدا را بم تر اجرا میکنند و تُن صدای مبتنی بر میدبیس را به بهترین شکل به اجرا در می آورند. فاصله باز به صورت ported در میان اسپایدر و سوراند, میدبیس را به اجرای صدای پایین متمایل میکند. در شرایط برابر همواره راه اندازی میدبیس ها دشوارتر از میدرنج ها میباشد.

میدرنج:
به مانند میدبیس اجرای صدای خواننده اصلی ترین اولویت میدرنج است با این تفاوت که:

میدرنج ها به لحاظ کارکرد صدای بازتری نسبت به میدبیس ارایه میکنند. اجرای فرکانس های میانی مابین upper bass - high range به عهده میدرنج است. میدرنج ها صدای ریتمیک تر و با موزیکالیته بیشتر را به گوش میرسانند. معمولا فاصله بسته به صورت vented در میان اسپایدر و سوراند میدرنج را به اجرای صدای بالا متمایل میکند. در شرایط برابر همواره میدرنج ها راحت ترین راه اندازی را به همراه دارند.

میدووفر:
به مانند میدبیس و میدرنج اجرای صدای خواننده اصلی ترین اولویت میدووفر است با این تفاوت که:

میدووفرها صدایی مابین میدبیس و میدرنج ارایه میدهند. در یک جمله اجرای خروجی نرم تر در صدای خواننده با ماهیت ریتم کریستالی تر نسبت به میدبیس و ریتم بم تر نسبت به میدرنج بر عهده میدووفر است. در محصولات شرکت ها به دلیل باز بودن سطح فیلتر در برش فرکانس و نوع طراحی, میدووفرها کمترین هزینه را به دنبال دارند. میدووفرها از اقتصادی ترین انتخاب ها برای رسیدن به صدای کیفیتی هستند که اغلب سلیقه عام دوستداران موسیقی را نیز بنا به بازدهی مناسب جلب میکنند.

سخن آخر:
اگرچه برای رسیدن به صدای حرفه ای میدها مزایای پر شمار خود را دارا هستند اما بی شک به مانند هر قطعه ای آنها نیز خالی از عیب نخواهند بود. به مرور و تجربه ثابت شد که با در اختیار قرار دادن تفکیک بالای صدا و حجم و قدرت بسیار قابل قبول در پرتاب خروجی, میدها نمیتوانند تنها جایگاه خود را دارند و نمیتوانند جایگزین کواک ها باشند بلکه آنها ماهیت و خصوصیت خود را دارا خواهند بود که راهی جدا از کواکسیال و کامپوننت را دنبال میکنند. چرا که به لحاظ هزینه و اشغال فضا انرژی بیشتری نسبت به کواک طلب میشود و همچنین هیچ میدبیس به تنهایی توان ارایه بیس باند بیضی را ندارد. از این رو همان طور که اشاره شد اگر از وجود ساب بهره نمیبرید و به گرفتن بیس نسبی اهمیت میدهید کواک ها ارجعیت بیشتری با صرف نهایتاً یک آمپ خواهند داشت. همچنین میدها با توجه به غیر هم محور شدن و اجرای اختصاصی فرکانس ها در هر قطعه همچنان توان رقابت با کامپوننت را نیز به لحاظ دریافت کیفیت ندارند. کراس آور دو مرحله ای و پسیو اصلی ترین ریشه این اصل تلقی میگردد. با همه این اوصاف و انقلابی که میدها در رسیدن به صدای بهتر ایفا کردند, هیچ کس نمیتواند منکر ارتقا صدا و جلب رضایت بخش اعظمی از دوستداران موسیقی گردد.

 

 

با آرزوی موفقیت

حامی